… در نوروز هر آن چه جلوه کند نوبهار در نوروز نمیرسد…
… در نوروز
هر آن چه جلوه کند نوبهار در نوروز
نمیرسد به دو چشم نگار در نوروز
چقدر شانه به دست نسیم خواهم داد
برای زلف ِ گرهدار یار در نوروز
تمام سال به دیوار عشق تکیه کند؛
هر آن که کرد به کویش گذار در نوروز
شکفتگان به سحرگاه باغ دلداری،
نگفتهاند ز شبهای تار در نوروز
میان این همه شیرینی تبسمها
مباد حس ِ به تلخی دچار در نوروز
درود باد به بیدی که کرد بین جنون
به سایه، نسل تبر شرمسار در نوروز
مگر ز خلوت خود باز آردم بیرون
پرستویی که ندارد قرار در نوروز
شدند دست به دامان بلبل شیدا
مترسکان از او شرمسار، در نوروز
میان نور شکوفا شوم به افتادن
که درس داد مرا آبشار در نوروز
خبردهید به آوارگان دوره غم
که آمدهاست طرب پای کار در نوروز
چمن چگونه نروید که در کتاب بهار
نوشته فال درختان، نثار در نوروز
ز موج شادی مردم در این زمان شاید
کشیده دست ز ما روزگار در نوروز!!
به هفت سین غزلها تو را پذیرایم
مرا که نیست جزاین کار و بار در نوروز
#دکتر_عبدالرضا_مدرس_زاده
٠١/١/١ کاشان
🌸