«نوروز و نقطهٔ عطفِ کرونا» مالکوم گِلَدول کتابی دارد با…
«نوروز و نقطهٔ عطفِ کرونا»
مالکوم گِلَدول کتابی دارد با عنوانِ «نقطهٔ عطف»*. نویسنده در نمونههایی از «مُد»، «شورشهای اجتماعی»، «جرائمِ فراگیر» و «کتابهای پرفروش» باریکشده و نشانداده اغلبِ این موارد ماهیّتی همهگیرانه و بهسرعت گسترشیابنده داشتهاند. او همچنین نشانداده در تمامِ موضوعهایی که به همهگیرشدن میانجامد، یک «نقطه» یا «لحظهٔ برگشت» وجوددارد. و اغلب در این نقطههای عطف است که آمار و ارقام از «تعادل» خارجمیشود و به روندی تصاعدی میانجامد. ازجمله مینویسد، بنابر پژوهشهای میدانی، توجهِ چند جوانِ ناحیهٔ ایستویلج، دیگربار پوشیدنِ کفشهای ازمُدافتادهٔ «هاشپاییز» را رواجداد. همچنین نشانداده چگونه چند بیمارِ معتاد به کراک و آلوده به سیفلیس، منطقهٔ «بالتیمور» را با فاجعهای مواجهساختند.
نویسنده در تحلیلِ اجتماعی و روانشناختیِ این همهگیریها، نظریّهٔ مشهورِ «شیشهٔ شکسته» را نیز مطرحمیکند: اگر در خیابانی از شهر، برای مدّتی طولانی شیشههای ساختمانی شکستهباشد، اهالیِ شهر به این نتیجهمیرسند: آدمِ مسوولی در این شهر پیدانمیشود! و نتیجهٔ چنین نگرشی گسترشِ افسارگسیختهٔ بیمسوولیتیها است. به زبانِ ساده، همانطوری که پول پول میآورَد، بیتوجهی نیز بیتوجهی میآورَد.
بهرغم تلاشها و مراقبتهایی که حدودِ دوسالِ اخیر درمقابلهبا کرونا انجامگرفته، گاه شاهدِ نقطههای عطفی بودهایم که چندان جدیگرفتهنشد. مطابقبا آمار، طیّ دوسهسالی که با کرونا درگیرهستیم، گاه پساز گردهمآییهای سیاسی و اجتماعی و مذهبی، این گسترشِ ویروس روندی تصاعدی داشتهاست.
جشنِ دیرینِ نوروز با سنّتهای دلانگیزش در راهاست. دیدوبازدیدهای نوروز یکی از همان «نقطههای عطف» است. بهگمانام، «عواطفِ عمیق» باید جایگزینِ «احساساتِ سطحی» شود.
حالکه تلاشهای متخصصانِ جهان و فاصلهگذاریِ اجتماعی، مرگومیرهای ناشیاز ویروس کرونا را کاهشداده، نکاتِ ایمنی را بیشتر رعایتکنیم و از دور بوسه بر رخِ مهتاب بزنیم! باشد که سالهای سال عبارتِ «صدسال به این سالها!» را به یکدیگر هدیهکنیم.
* نقطهٔ عطف، مالکوم گِلَدول، ترجمهٔ فریبرزِ آذرنیا، روزبهان، ۱۳۸۹.
برگرفته از کانال :
از گذشته واکنون
دکتر احمد رضا بهرام پور عمران
🌸