این مطلب به مناسبت دهمین سال درگذشت #ایرج_افشار بوده…
این مطلب به مناسبت دهمین سال درگذشت #ایرج_افشار بوده است؛بار دیگر آن را مرور می کنیم:
دهمین سال درگذشت ایرج افشار
#دکتر_عبدالرضا_مدرسزاده
هجدهم اسفند ماه دهمین سال درگذشت استاد ایرج افشار یزدی ایرانشناس و کتابشناس و فهرستنویس نامدار روزگار ماست که به راستی نماد سختکوشی و پایبندی به مرام و باورهای فرهنگی در روزگار ماست.
پدرش محمود افشار یزدی نیز از نادرهمردانی بود که با وقفکردن دارایی انبوه خویش برای انجام کوششهای فرهنگی، راه را برای این خلف صدق هموار کرد.
ایرجافشار را بایست از گروه کسانی دانست که فارغ از قضاوتهای دیگران (که در بسیاری مواقع دلسردکننده هم مینماید) ، منتظر تحسین و تشویق دیگران ننشست و یکتنه به سهم خویش بیش از سیصد کتاب و هزاران یادداشت و مقاله را فراهم کرد که بسیاری از آنها جاهای خالی پژوهشهای مورد نیاز را پر کردهاست.
ایرجافشار هرچند خوش نمیداشت در سایه توجه نهادهای فرهنگی رسمی کار کند، اما بیهرگونه ستیز و بخلی، به حمایت و تشویق همه کسانی میپرداخت که دل در گرو ایران و فرهنگ آن داشتند.
مجاهدت علمی افشار البته به نشستن در کنج کتابخانه هم پایان نمیگرفت؛ بلکه با کسانی چون شادروان دکتر منوچهر ستوده و استاد شفیعیکدکنی و دیگران پای در راه سفر مینهاد و به پیوست ایرانگردیهای همیشگی، فهرستی از بناهای تاریخی و کاروانسراها و حتی گورنبشتهها را فراهم و منتشر میکرد که انجام آن با گیوهپوشیدن و رخت و لباس خاص و نان خشک خوردن کار هر کسی هم نیست.
با آن که میدانیم مادر وطن از داشتن همیشگی چنین فرزندانی عقیم و ناتوان نیست، اما تلاشهای شصتساله مردی چون افشار (و نیز زرینکوب و زریاب و مینوی و… ) آن اندازه دیرتکرار است که هراس از دیر پیداشدن مانندهای اینان را به دل میاندازد.
اگر چه کسانی چون ایرج افشار؛ چونان فردوسی و یا به اندازه او برای ایراندوستی خویش دچار عسرت و دستتنگی نشدهاند، اما فراهمکردن کارنامهای چنین بلندبالا هم بی گذشتن از بسیاری رامشها و آرامشها، ناشدنی است و این که میراث گرانبهای کتابخانه و یادداشتهای خویش را وقف استفاده ديگران کردهاند، بدان معنی است که ازخودگذشتگی و نوعدوستی و خدمت برای میهن را به شیوههای گوناگون در نهاد خویش پرورانیدهاند.
امید است ایران گرامی ما از یافتن و داشتن چنین ایرجهایی در این روزگار پُر از سَلم و تور ناامید نباشد.