نکوداشت هوشنگ ابتهاج (سایه) #دکتر_عبدالرضامدرسزاده از…
نکوداشت هوشنگ ابتهاج (سایه)
#دکتر_عبدالرضامدرسزاده
از ميان شاعران متولد در دهه نخست سده کنونی و آنها که دهه نهم عمر خویش را درک کردهاند، عجالتا استاد هوشنگ ابتهاج(سایه) این اقبال آسمانی را داشتهاست که دیر بماناد و بسیار دیدهها را نادیده به دیدار خویش روشن نگاه دارد.
اگر بگوییم میتوان با محوريت شعر و شخصیت ابتهاج؛ کارنامه این هشتادسال شعر معاصر را ارزیابی کرد، سخنی بیراه نگفتهایم. چه؛ او در همه این دههها با بسیار کسان نشست و برخاست داشتهاست و خاطرات و نظرات او میتواند سندی برای برخی ماجراها و شخصیتها باشد همچنان که نوع شعر او هم نشان میدهد که کدام شیوه شاعری و تصویرسازی بیشتر به کار مردم میآید.
وقتی با محوریت سایه، به سایهروشن شخصیتهایی چون نیما و شهریار و شاملو و دکتر حمیدی و توللی و اخوان و سهراب و فروغ و سیمین و. .. دقیق میشویم، متوجه ملاحظات ریز و بایسته سایه در زیستن و چگونه زیستن میشویم و این نه بدانمعنی است که سایه در سایه زیستهاست که اتفاقا او بسیار درخشان به همه چیز نگریسته و بهنگام با مردم خندیده و گریسته است.
همین که شعر ابتهاج با وجود رندانهبودن در برخی دورهها از چموشی و بیهودهخروشی به دور است و از ادا و. اطوار خالی است و همین که عبارات شعر او کشش کارکردهای گوناگون معنایی و معنوی را دارد، به معنی آن است که هوشنگ ابتهاج؛ هوشمند با اندیشهای وهاج است.
همین که او شجاعانه و با حفظ احترام به سبک نیمایی، مردانه و آگاهانه پای غزل ایستاد و میدان را رها نکرد و هرجا تشخیص داد چه سرودن مهمتر از چگونه سرودن است، کافی است که سایه را آفتاب شعر امروز قرار دهد حتی اگر در شعر پس از انقلاباسلامی، به سبب پرهیز شفیعیگونه و شجریانمانند شاعر از محافل رسمی، شعرش از روی سیاستزدگی در جاهایی زیر چاپ نرود و نام او برده نشود و شاعر به روی خود نیاورد که” عود در مجمر کردن” را کجا و برای که سرودهاست اما همین که “ایران را سرای امید” میداند، هم غنیمتی است.
نمیتوانیم از هر شاعر وهنرمندی دیگر بخواهیم که برابر با خواست و سلیقه ما کار کند، اما میتوانیم با جستجو در کارهای گوناگون، مطلوب خویش را بیابیم و معمولا در این جستجوها، شعر ابتهاج سر راه ما قرار میگیرد.
ابتهاج نشان داد که میتوان از میان جریانهای پرشتاب و البته پرهیجان و زودگذر ادبی و اجتماعی عبور کرد و اسباب ماندگاری خویش را در روزبازار شهرت و رسانه و درشتسرایی جستجو نکرد.
احترامی که سایه برای میراث معنوی فرهنگ و ادبیات ما قایل است و برای او شهريار و فروغ به یک سیرت و سان ارجمند هستند، نقشی آرام از صمیمت و پاکدلی و مهرورزی شاعرانه را رسم میکند که سیمای روشن او با محاسن بلند و بسیار از میان آن نمایان است.
🌸