«اشک مهتاب» بهمن گفتی که: دل دریا کُن ای دوست همه دریا…
«اشک مهتاب»
بهمن گفتی که: دل دریا کُن ای دوست
همه دریا از آنِ ما کُن ای دوست.
دلم دریا شد و دادم بهدستت
مکِش دریا بهخون، پروا کُن ای دوست
کنار چشمهای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب
چو نوشیدیم از آن جام گوارا
تو نیلوفر شدی، من اشکِ مهتاب
تنِ بیشه پُر از مهتابه امشب
پلنگِ کوهها در خوابه امشب
به هر شاخی دلی سامون گرفته
دلِ من در تنم بیتابه امشب
شعر و خوانش #سیاوش_کسرایی