چه خوب که این روزها ، باران هست. خش خش هست انار هست آدم…
چه خوب که این روزها ، باران هست.
خش خش هست
انار هست
آدم به راحتی می تواند “برسد”
یا نرسیدن هایش را “تَرَک” بزند
و دانه های دلش ، کمی بخندند.
آدم این روزها می تواند همزاد باران باشد
هق هق اش را روی شانه های پاییز ،
خالی کند بی آن که به شیشه بربخورد.
می تواند بریزد ؛
بیفتد؛
ببارد؛
بیاید…
آخ که تمام مصدرهای پاییز ، فعل” شدن” دارد.
صرف عاشقانه ترین “رسیدن” هاست… چقدر این روزها ،
جان می دهد برای جان دادن … .